جمعه عصر رفتیم سمت آزاد شهر و یکم خرید کردیم و خیابون گردی ... شنبه صبح 11 ام رفتیم که با آقاجان یه مرکز رادیوگرافی دندون پیدا کنیم واسه opg , cb ct دندونم که اگه فرصت بشه بریم پیش عمو جواد واسه ایمپلنت ... تو راه از بیمارستان زنگ زدن و گفتن دستگاه خراب شده و نوبت دوم اسکن بی بی جون موکول شده به بعد از درست شدن دستگاه ... خلاصه بعد کلی پرس و جو کردن یه مرکز پیدا کردیم و کارم رو انجام دادم و قرار شد عصر بریم ریپورتش رو بگیریم .... دیگه ظهر شده بود برگشتیم سمت خونه ... بهتون قول داده بودم ببرمتون موجهای آبی ...رسیدیم خونه عمه جون نماز و بدون ناهار زدیم بیرون واسه موجهای آبی ترجیح دادم با شکم پر نریم اونجا ... بعد نیم ساعت رسیدیم خوشبختانه هنو ...