سما جون سما جون ، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
زهرا جون زهرا جون ، تا این لحظه: 20 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

روزمره های دخترانم

روزای آخر ...

1393/5/4 14:50
نویسنده : ملیحه
76 بازدید
اشتراک گذاری

این چند روز باقیمونده حسابی کم آوردم ... دیگه نه سحر میتونم چیزی بخورم نه افطار ... فقط آب و چای با کمی نون پنیر ...تو هم که بد نیستی ... تا حالا 7 تا خوردی ... دیشب مامانی مهمون داشتن خونواده فهامه خانم دایی ... ان شاالله اگه خدا بخواد این هفته به اتفاق بی بی جون میریم مشهد و یه چند روزی مهمون مهنا جون و صالح جون هستیم ... کلی دارین دو تاتون لحظه شماری میکنین ... اینقدر پیش سما هم گفتی که اون بچه هم داره یه سر میگه چند روز دیگه ...چند ساعت دیگه (:

از صبح دنبال کارای عقب افتاده بودم ... ساعت ده از آموزشگاه اومدم دنبالت و رفتیم اول دکمه واسه مانتوهامون خریدیم ... بعد رفتیم خرید خانمی انجام دادیم بیشتر تو (: .... بعد برگشتیم سمت خونه و رفتیم آتلیه " شب ر... " و عکسهای عروسی دایی رو انتخاب کردیم واسه چاپ ...بعد رفتیم اون آتلیه"  ف ر " واسه عکسای چند صد سال پیش تو و آبجی خندونک ... برگشت دنبال آقاجان و بعد هم خونه .... بعد هم یه سر رفتیم واسه پرو نهایی مانتوهامون پیش خانم " ق " ... الانم یه عدد جنازه داره واستون مینویسه ... امشب جشن ماه رمضون تو هتل نارنجستان برگزار میشه ... ساعت 9نیم ... اگه ماشین داشته باشم میریم ایشالا ... یه هوایی بخوریم ........سما بعد کلی اینور اونور کردن آخرم خونه مامانی موند ... الان اونجاست ....

روزتون خوش خوشگلای من ... دوستتون دارم تا همیشه ...

آخر نوشت : با مطلب خاله فاطمه هم که امروز مطرح کردن کاملا موافقم ... خدا روشکر که شما دوتا هم ماهین و خیلی زود راجع به این جور مسائل تو راه میاین ... اینم خودش نعمت بزرگیه ... خدایاااااااااا شکرتتتتتتتتتت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)