خیلی دور ... خیلی نزدیک ...
تنهام در خونه امروز هوا خیلی گرم شده ...کولر رو زدم . نشستم دارم ترانه گل پونه های وحشی رو دانلود
میکنم ... سما ، رفته آموزشگاه . زهرا بعدٍ یه روز استراحت در خونه به خاطر درگیری با ویروس شکم درد ،
امروز رفت مدرسه ... کلاس شنا دیروز تعطیل شد ...
کلاس بسکتبال زهرا جون تشکیل شد ، بعد دخترا رو بردیم سرزمین عجایب و رستوران ...
از خواب ظهر متنفرم دیشب کلی دست و پا زدم که خوابم ببره ):
امروز یکصد و پانزدهمین ماهگرد تولد زهرا است مبارککککککک عزیزم در حالی که فقط 5 ماه دیگه مونده تا
اینکه یک دهه ار تولدش رد بشه ... ده سال خیلی نزدیک ...
و اما آقا سه روز دیگه مرز 41 سالگی رو رد میکنن و ... براشون آرزوی سلامتی دارم
خدا جونم ممنونم به خاطر الطاف بیکرانت
گلپونه های وحشی دشت امیدم ... وقت سحر شد ...خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی