سما جون سما جون ، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
زهرا جون زهرا جون ، تا این لحظه: 20 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

روزمره های دخترانم

اولین خرید ....خاطرات پایانی دی ماه

1393/10/27 23:15
نویسنده : ملیحه
105 بازدید
اشتراک گذاری

نمیدونم این پست اولین خرید کجا رفته ... متأسفانه غمگین چهاردهم دی ماه طبق هماهنگی قبلی که مؤسسه انجام داده بودن ، یه لیست دادن که مایحتاج یه روز رو توش بنویسیم به همراه مقداری وجه نقد ببرید مؤسسه و برید مرکز خرید فرهنگیان خرید کنید .... عزیزمی اینقدر با ذوق اومدی و برگه رو دادی و گفتی : مامان شما فردا خرید نرید ... من میخوام واستون خرید کنم ... خلاصه من لیستم رو اینطور نوشتم

1: لوبیا قرمز شا.... 2: روغن مخصوص سالاد    3: خمیر دندون مخصوص بچه    4: یه دونه کیک تاینی خلاصه صبح رفته بودید و کلی بهتون خوش گذشته بود .... این شد تجربه اولین خریدت .......

فدات بشمممممممم .... فقط یه موضوع منو خیلی ناراحت کرد ... ظهر که اومدم دنبالت ... مدیر داخلی تون کلی ازم تشکر کزد که این کار رو جدی گرفتم ... منم هاج و واج نگاهش کردم .. تعجب ایشون گله داشت از بعضی والدین که این کار رو به دید مزاح نگا کرده بودن و یه لیست .... به بچه هاشون داده یودن  ، من :|

بگذریم ... اینجوریاست دیگه .....

اما تعطیلی آخر هفته رو به طور ناگهانی به خاطر cbct دندون آقا جان راهی مشهد شدیم ... کم بود اما در جوار عمه جان اینا خوب بود ... چهارشنبه نیمه شب با قطار رفتیم و جمعه هم برگشتیم ... تا صبح امروز که  همه به کار و بارشون برسن (: تو همون فاصله کم چند تا مرکز خرید رفتیم و جمعه هم با عمو حسن آقا و عمه جان و مهنا رفتیم طرقبه ... تنوع خیلی پر انرژی بود + زیارت امام رضا که زهرا جون میگه ... چند روز پیش تو نمازش دعا کرده بوده که امام رضا بخوان ما بریم مشهد .... که خیلی زود اجابت شده بود

خدایا شکرررتتتتت ، خشحالم به خاطر همه اون دعا هایی که زمان بارداری کردم و تو اجابت کردی .... ممنونم خدا جونم .... دوستت دارم بیشتر از همیشه ....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)