این روزهای ما ...
سلام گل دخترای من ... چند روز آخر هفته یعنی از 8 ام تا 11 ام رفتیم سرچشمه پیش عمو جواد ... اون روز تولد علی جون بود و بعد همه رو دعوت کرد رفتیم رفسنجان دیدن سیرک و بعد هم شام بیرون ... روزهای خوبی بود کلی آقا جان با عمو واسمون تار و سه تار نواختن ...عصر روز دوشنبه 11 با غمو جان به طرف یزد حرکت کردیم و اونا یزذ موندن و ما اومدیم طبس ...ساعت 12 رسیدیم ...
مشغول تدارکات مهمونای عروسی دایی هستیم ... دیشب کارتها رو نوشتیم و امروز یه مقدار پخش شد ...تا تعداد مهمونا مشخص بشه ... خونه شون تقریبا آماده شده ... امروز رفتم تا خط تلفن رو وصل کنن ...
خلاصه که خواهر بزرگ بودن هم سخته ... ولی شیرین امیدوارم خوشبخت باشن
آمینننننننننن
امروز آموزشگاه سما هم تعطیل شد تا اول مهررر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی