پایتخت ....
چهارشنبه ساعت حدود 5 به طرف تهران پرواز کزدیم و ساعت ساعت 6 رسیدیم ... خدا رو شکر خوب بود ... تو طول پرواز جفت تون با پند تا از مسافرها دوست شدید که ردیف جلو ما بودن ... چند تا مهندس لهستانی که یکیشون خانم بود و کلی با هر دوتون گزم گرفته بود .... بابایی و مامانی و خاله و فرناز هم ما رو همراهی کردن ....اون چند روز حسابی خوش گذشت تقریبا اکثر روزهامون رو با خاله فاطمه و خاله محبوبه و خاله زهره میگذروندیم ..... پارک ... استخر ... تولد ساینا که خیلی بهتون خوش گذشت .... بعد هم بلافاصله یه سفر فوری از همنجا به مقصد .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی