روز معلم امسال ... اردو
ایییییی بوالعجب ... نی نی وبلاگ هم به روز شد ...
این چند روز مشغول هماهنگی با یهعده از مامانا بودیم واسه خرید روز معلم ... روز 5شنبه با مامان نگار رفتیم بازار و بعد کلی گشت و گذار و دیدن ویترین مغازه ها و پیدا نکردن هیچ تو این مغازه ها !!!! بالاخره رفتیم همون تیکه ای که خودم قبلا نشون کرده بودم رو خریدیم ... یه سرویس عصرانه خوری 36 تیکه ... واسه دفتر هم یه قاب خوشگل ان یکاد.... صبح 5شنبه هم با سما جون رفتیم بانک و واسه تیچرش یه کارت هدیه خودمون صادر کردیم (:
امروز هم شیرینی گرفتیم و رفتیم آریانا و هدیه تیچر و تشکر و بعد هم خونه ... از صبح برق رفته بود و تلف شدم تو خونه .. سما رو بردم خونه مامانی ... زهرا جون هم که اردو خور بود ... اومدم یه دوش گرفتم و کمی استراحت و ساعت 6 باید میرفتم دنبال دخترا مدرسه ... ساعت 6نیم رسیدین ... باهمه خستگی حسابی بهتون خوش گذشته بود . اومدیم خونه آماده شدی بری کلاس زبانت ... من رفتم بقیه خرید فردا رو انجام دادم و دنبال آقا جونی و شما و آبجی ، بعدم خونه ... الان لالایی خیلی خسته بودی ... سما جونم داره از من دیکته میگیره ... الان داره واسم الکی اشکال میگیره (: .... 19 داده با یه قلب ناراحت (: داره میره که بخوابه میگه :
my favourite color is not pink
دختره ما داریم ... عشق این بخدا دو تاییتون ... دوستتون دارم خیلی زیاد :-*