سما جون سما جون ، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره
زهرا جون زهرا جون ، تا این لحظه: 20 سال و 7 ماه سن داره

روزمره های دخترانم

امشب ...

1392/12/21 22:21
نویسنده : ملیحه
92 بازدید
اشتراک گذاری

امروز از صبح دنبال جشن مشنای شما بودم ... سما جون جشن سبزه و پایان سال ... برنامه گذاشته بودیم که هر کدوم از مامانا یه نوع غذا درست کنن و بیارن که تو تایم اسنکتون بخورین ... بعد هم جشن و شادی و نینای نای ... بهتون حسابی خوش گذشت ... زهرا جون هم جشن درختکاری ... تا 11 آریانا بودم و بعد مدرسه آبجی جون ... اومدم و فصل سنگها رو براتون کامل کردم قرار شده بود نمونه فسیلها رو بهتون نشون بدم ... بعد هم رفتیم خونه مامانی واسه ناهار ... یه سری جریانات هم این وسطا اتفاق افتاد که دلم رو لرزوند ... ): بیخیال بعضی چیزا ارزش هیچی رو ندارن ... یکم خوابیدیم و سما جون ساعت 5 کلاس داشت ... مرکب بابایی رو برداشتیم و رفتیم کلاس آبجی هم ساعت 6 فاینال speaking داشت و بعد هم ویترا ساعت 6نیم اومدم دنبال سما جون و رفتیم ماشین بابایی رو دادیم و هوا توپ بود زدیم پیاده روی به طرف آریانا و ... کلی تو راه بازی کردی از رو جدولا میرفتی ... خاله مریم هم فرناز رو شیر داد و با ما اومد... میگفت خاله  جون مواظب باش میگفتی من ظهر استراحت کردم الان شاد شادم ... فدات بشم با این همه انرژی ...

بعد هم که اومدیم خونه ... و الان میخوای برات کتاب بخونم ... بعد جریانی که خاله فاطمه واسم اس کردن ... خدا رو صد هزار بار شاکرم که شما تن تون سالمه ... دوستت دارم بینهایت ... تصور و درک بعضی موقعیتها سخته خیلییییییییی ): ...

خدایا شکرتتتتتتتتتتتت برای همه چیزای خوبی که به من عطا کردی برای همه مرحمتهایی که داشتی و برای همه بخشش هات ...

شبتون به خیر عزیزای من ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)